نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

«حضرت زينب(س) پيام آور انقلاب خونين نينوا»

از روزي كه حضرت سيدالشهدا تصميم گرفت بانوان و فرزندان خود را به كربلا ببرد بسياري از صحابه و بزرگان مي گفتند: حالا كه خودت در اين تصميم خطير تجديد نظر نمي كني و از اين مسافرت چشم پوشي نمي نمايي لااقل زنان و فرزندان را با خود نبر، چرا كه يزيد و اطرافيان وي به هيچ كس رحم نمي كنند. اين افراد از سر دلسوزي و شفقت اين مسائل را با حضرت در ميان گذاشتند و فقط ظاهر قضايا را مي ديدند و البته درست هم مي گفتند. حتي پس از حادثه خون بار سال 61 هجري، كثيري از مورخان، عالمان و عموم شيعيان گفته اند و نوشته اند: اي كاش امام بانوان را در آن گردباد هولناك نمي برد، اي كاش بانوان به ويژه حضرت زينب كبري و فرزندان خردسال به اسارت ظالمان و شب پرستان نمي رفتند.

اما امام حسين(ع) باطن قضايا را مي ديد كه از چشم بسياري، به ويژه زمان وقوع حادثه كربلا پوشيده بود. نهضت عاشورا داراي دو مقطع مهم است كه بدون فهم اين دو مقطع و ارتباط تنگاتنگ اين دو، تفسير انقلاب عاشورا ناقص و ابتر خواهد بود. مقطع اول از بعد از شهادت حضرت امام حسن(ع) تا ظهر عاشوراي سال (61) هجري را در بر مي گيرد. در اين مقطع امام حسين و ياران و اصحاب اندكش كه در صلابت و استواري و وفاداري بي نظير بودند، رسالت خود را از ابلاغ پيام تا شهادت به انجام رساندند. مقطع دوم انقلاب بعد از ظهر عاشورا شروع مي گردد، در اين مقطع بانوي بزرگ اسلام زينب كبري و امام سجاد(ع) رسالت عظيم و تاريخي ابلاغ پيام شهادت امام حسين(ع) و اصحاب وفادارش را در دشت خونين نينوا به عهده گرفتند. نظر به اين كه در آن ايام امام سجاد بيمار بودند، نقش حضرت زينب بسيار برجسته و بنيادي بود.

در اينجاست كه پاسخ سؤال دلسوزان، اصحاب و مورخان روشن مي گردد كه چرا امام بانوان را با خود برد، اگر بعد از واقعه عاشورا افشاگري، سخنراني و خطبه هاي حضرت زينب نبود آيا امروز نامي از انقلاب عاشورا بر جاي بود.

آيا جان فشاني امام حسين و اصحاب نستوهش بي اثر نمي گرديد؟ آيا جهانيان از بيدادگري يزيد و يزيديان مطلع مي شدند؟ زينب كبري در مجلس يزيد و در بارگاه وي او را خوار و خفيف نمود. ضمن خطبه اي آتشين فرمود: «به زودي تو و آن كسي كه تو را بر كرسي نشانيد و بر گردن مؤمنين مسلط نمود، خواهيد دانست كدام يك از ما بدكارتر و از حيث تعداد لشكر ناتوان تريم، در آن روزي كه قضاوت كننده خدا طرف و دشمن تو جد ما و اعضاي تو گواهي دهنده بر عليه تو خواهند بود، اگر چه در اين جهان ما را به غنيمت گرفتي ولي به زودي غرامت خويش را از تو خواهيم گرفت.

قسم به خدا كه جز خدا از كسي نمي ترسم و جز او به نزد كسي شكايت نمي برم تو هر چه تواني مكر و حيله خود را به كار بر... هرگز نمي تواني از ننگ و عار رفتاري كه با ما نمودي خويشتن را مبرا سازي.»
دكتر عايشه بنت الشاطي مي نويسد: «زينب خاموش شد و يزيد و اطرافيانش نيز چنان بي حركت و خاموش بودند كه گويي پرنده بر سرشان نشسته بود و از ترس پريدن آن تكان نمي خوردند. يزيد ياراي نگريستن به زينب را نداشت و هنوز از آنچه از او شنيده بود لرزان بود.»
آري اگر زينب كبري(س) در انقلاب عاشورا نبود، امروز اثري از آن نهضت رهايي بخش بر جاي نمانده بود.

[1
] . حماسه حسيني، شهيد مطهري، ج 1، ص 52.

[2
] . لهوف، سيد بن طاووس، ترجمه عقيقي بخشايش، ص 221.

[3
] . پيام آور عاشورا، سيد عطاء الله مهاجراني، ص 256.




:: بازدید از این مطلب : 669
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 خرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: